Thinking difference, Analysing matters, Finding solutions

this blog is dedicated to my personal life and computer security research

Thinking difference, Analysing matters, Finding solutions

this blog is dedicated to my personal life and computer security research

حکم خامنه ای خلاف قانون اساسی و به نفع احمدی نژاد

بنا به سایت خبر گذاری 7tir :


در حالی که در روزهای اخیر ادامه کار صمصامی به عنوان سرپرست وزارت اقتصاد غیر قانونی  بود و حتی ‏نمایندگان اصولگرا خواستار دخالت قوه قضاییه و شورای نگهبان در این زمینه شده بودند، احمدی‌نژاد با دریافت ‏حکمی که در هیچ قانونی وجود آن تعریف نشده است از رهبر جمهوری اسلامی، توانست مهلت قید شده در قانون اساسی را زیر پا بگذارد و سرپرستی ‏صمصامی را به طور نامحدود تمدید کند.‏

این موضوع را رحیمی، معاون حقوقی و پارلمانی احمدی نژاد صبح دیروز در مصاحبه با “پایگاه اطلاع‌رسانی ‏دولت” اعلام کرد. به گفته وی، احمدی‌ نژاد “با نوشتن نامه به محضر مقام معظم رهبری از ایشان خواستند با توجه ‏به اینکه مهلت قانونی سرپرستی صمصامی در این وزارتخانه به پایان رسیده و از طرفی نمایندگان مجلس در ‏تعصیلات تابستانی به سر می برند،‌ وی تا شروع به کار مجلس همچنان در پست سرپرستی به کار ادامه دهد… ‏مقام معظم رهبری اجازه دادند تا زمان شروع به کار مجلس، صمصامی کماکان به انجام وظایف خود بپردازد.”‏

باهنر نایب‌رئیس مجلس دیروز از احمدی‌ نژاد “گلایه” کرد که: “رئیس‌جمهور انجام کار به این مهمی را به آخرین ‏لحظات منتقل می‌کند و با مشکلاتی از این دست مواجه می‌شود.” وی همچنین با رد توضیحات دولت، تصریح ‏کرد: “فرصت رئیس‌ جمهور برای معرفی کاندیدای خود در وزارت امور اقتصادی و دارایی سه روز پیش تمام ‏شده بود و رئیس‌ جمهور و هیچ کس دیگر قانوناً نمی‌توانسته وزارت دارایی را اداره کند.”‏

سخنگوی شورای نگهبان نیز که در مصاحبه مطبوعاتی روز قبل در خصوص امکان قانونی ادامه کار سرپرست ‏وزارت اقتصاد از سوی خبرنگاران سؤال‌ پیچ شده بود، با غیرقانونی دانستن این موضوع، ابراز امیدواری کرده ‏بود که: “رئیس جمهور بامعرفی هر چه سریعتر وزیر پیشنهادی به این گمانه زنی ها و شایعات پایان دهد.”‏

‎نقض قانون اساسی‎

در سه ماه گذشته، احمدی‌نژاد بدون هیچ توضیح و توجیهی از معرفی گزینه پیشنهادی خود برای وزارت اقتصاد ‏خودداری کرده و با بی‌اعتنایی به اعتراضات مجلس، تنها به بیان این جمله بسنده کرده است که: “هر وقت زمانش ‏برسد، وزیر اقتصاد را به مجلس معرفی می‌کنم.”‏

بی‌توجهی احمدی‌ نژاد به مهلت قانونی در حالی است که اصل ۱۳۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی، که بر اساس ‏همین قانون، احمدی‌نژاد اکنون وظیفه اجرای آن را برعهده دارد، تصریح می‌کند که مدت انتصاب سرپرست برای ‏یک وزارتخانه بدون وزیر، سه ماه است و این مدت قابل تمدید نیست.‏

همچنین طبق اعلام رسانه‌ها، شورای نگهبان نیز که مرجع رسمی تفسیر قانون اساسی است، در سال‌های گذشته به ‏درخواست رئیس مجلس هفتم، در تفسیر این اصل گفته بود که در مدت سه ماه رئیس‌جمهوری می‌تواند ‏سرپرست‌های متعددی را منصوب کند، اما کل مهلت سه ماهه به هیچ وجه قابل تمدید و افزایش نیست.‏

با این وجود، احمدی‌نژاد و خامنه ای هر دو به این اصل قانون اساسی و تفسیر آن آشکارا بی‌توجهی کرده است. این موضوع در دو ‏هفته اخیر باعث اعتراضات مکرر نمایندگان شد، به طوری که در روزهای اخیر یکی از اعضای هیات رئیسه به ‏صراحت احمدی‌نژاد را به نقض قانون اساسی متهم کرد و یکی دیگر از نمایندگان شاخص اصولگرا در نامه‌ای به ‏رئیس دیوان عدالت اداری، خواستار برخورد قانونی با امضاهای حسین صصمامی، سرپرست منصوب ‏احمدی‌نژاد در وزارت اقتصاد، در روزهای پس از پایان مهلت قانون شد.‏

در این حال، اکنون طبق اعلام مقامات دولتی مشخص شده است که احمدی‌ نژاد در واکنش به این اعتراضات، دست ‏به دامن رهبر نظام اسلامی شده و خواستار حکم حکومتی وی برای دور زدن قانون اساسی و تمدید مهلت ‏سرپرستی صمصامی شده است .‏ در واقع می توان گفت آیت الله خامنه ای با این حکم بر فرا قانونی بودن خود تاکید کرده است . طبق متن حکمی که چند ساعت بعد از حکم خامنه ای در رسانه‌ها منتشر ‏شد، احمدی‌ نژاد سرپرستی صمصامی را برای مدت نامحدود یعنی “تا رای اعتماد مجلس محترم شورای اسلامی ‏به وزیر جدید” تمدید کرد؛ حال آنکه این “وزیر جدید” هنوز هم به مجلس معرفی نشده است.‏

جبران کاستی‌های احمدی‌نژاد‎

لازم به ذکر است این اولین باری نیست که احمدی‌نژاد برای حل مشکلاتش با مجلس، دست به دامن رهبر می‌شود ‏و حکمی تحت عنوان حکم حکومتی دریافت می‌کند. وی هفته پیش در یک مصاحبه مطبوعاتی فاش کرد که در اسفند ماه گذشته پس از ‏مخالفت مجلس با لایحه دوفوریتی برداشت ۱۲۰۰ میلیاردی از حساب ذخیره ارزی برای واردات، موضوع را با ‏رهبری مطرح کرده و خواستار اجازه وی برای این کار به‌رغم نظر مجلس شده است.‏

آیت‌الله خامنه‌ای هم در این مورد طرف دولت را گرفته و در برابر منتقدان، از احمدی‌ نژاد حمایت کرده ‏است .‏
آیت الله خامنه ای یک بار نیز در زمان مجلس ششم از چنین حکمی که در قانون اساسی پیش بینی نشده است استفاده کرد و مانع از تصویب طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس ششم شد و عملا خود را مقابل خاصت نمایندگان اصلاح طلب قرار داد . طرح اصلاح قانون مطبوعات اگر در مجلس ششم به تصویب می رسید آزادی های بیشتری به روزنامه ها می داد و مانع از تعطیلی پیش از دادگاه روزنامه ها می شد .با تصویب نشدن آن طرح دست سعید مرتضوی دادستان مورد علاقه رهبر انقلاب در قوه قضاییه برای تعطیل کردن نشریات بدون برگزاری دادگاه همچنان باز ماند .

نهضت صهیونیستی و صهیونیسم ها

صهیونیسم یک جنبش قومی‌گرا، و سیاسی است که خواستار بازگشت همهٔ یهودیان به سرزمین مادری آنها می‌باشد. این سرزمین همان اسرائیل بعلاوه فلسطین کنونی است که قوم یهود از ۳۲۰۰ سال پیش[نیازمند منبع] تا سال ۲۰۰ میلادی[نیازمند منبع] (که امپراتوری روم آنها را پراکنده ساخت) به همراه اقوام دیگری همچون کنعانیان و فلسطینی‌ها در آن ساکن بوده‌اند.
صهیونیسم، اعتقادات یهودیان پراکنده در سرتاسر جهان را تحت شعاع قرار می‌دهد و آنها را ترغیب به مهاجرت به اسرائیل می‌نماید. به همین علت در ابتدا یهودیان با هر عقیده‌ای، چه چپ، چه راست، چه مذهبی و چه سکولار به این جنبش پیوستند. پس از مدتی که اختلافات عقیدتی در آنان بروز کرد صهیونیسم به شاخه‌های دیگری مانند «صهیونیسم مذهبی» ، «صهیونیسم سوسیال»]، و «صهیونیسم تجدیدنظر طلب»*[3] تقسیم شد. با این حال تمام این شاخه‌ها در عقیدهٴ پایه یعنی بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین و تشکیل دولت یهودی مشترکند(منبع)
مخالفت‌هایی با صهیونیسم در موارد مختلفی چون مخالفت‌های مذهبی، نحلهٔ فکری ملی‌گرای رقیب، و اختلاف عقیدهٔ سیاسی که این ایدئولوژی غیر اخلاقی یا غیر عملی می‌شمارد، بوجود آمده است.
سال ۱۹۷۴ میلادی مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اکثریت آراء، مصوبه‌ای را به تصویب رساند که در آن صهیونیسم به عنوان شکلی از اشکال نژادپرستی معرفی شده بود. این مصوبه در پی شرط گذاری اسرائیل به حذف آن، برای شرکت در کنفرانس صلح مادرید در سال ۱۹۹۱، توسط سازمان ملل ملغی اعلام گردید.

پیش زمینه تاریخی :
قوم بنی‌اسرائیل(که خود به ۱۲ قوم تقسیم می‌شود) بازماندگان قبایلی هستند که ابتدا در حدود ۴۰۰۰ سال پیش در جنوب بین‌النهرین ساکن بوده‌اند، بعد به سرزمین کنعانیان(فنیقیهای‌ها)[۴] و سپس به مصر مهاجرت کرده‌اند. در مصر مورد ظلم و ستم قرار گرفته‌اند و با ظهور موسی در حدود ۳۳۵۰ سال پیش، به دین موسی گرویدند و طی مهاجرتی معروف توسط وی دوباره به سرزمین کنعان انتقال داده شدند.[۵] این قوم در حدود ۳۰۰۰ سال پیش اولین دولت خود را در همان سرزمین بنیان نهادند.[۶] بعدها در اثر هجوم بیگانگان و جنگ‌های داخلی ۱۱ قوم دیگر از بین می‌روند و یا به عنوان برده در قوم یهودا ادغام می‌شوند. افرادی را که امروزه به بنی‌اسرائیل منسوب می‌کنند، در واقع بازماندگان قوم یهودا هستند.[۷]

پس از آن نیز یهودیان جایگاه ثابتی نداشتند، در سال ۵۹۷ پ.م. که بخت‌النصر امپراتور بابل سرزمین یهودیه را به تصرف درآورد، بسیاری از مردمان آن را که توان کاری داشتند به اسارت به بابل برد که در آن هنگام پایتخت کلدانی محسوب می‌شد. سرزمین یهودیه به صورت یکی از ایالات دور افتاده امپراتوری بابل درآمد. سرانجام امپراتوری قدرتمند بابل به دست کوروش بزرگ در سال ۵۳۸ ق.م. گشوده شد. ساتراپ بابل بخشی از امپراتوری هخامنشی گردید. کورش بزرگ به یهودیان امکان داد به سرزمین خویش باز گردند، شماری از آنان به سرزمین ایران کوچ کردند.

از سال ۷۰ میلادی و پس از شکست یهودیان در شورش بزرگ*[7] و تخریب اورشلیم توسط امپراتوری روم، و همچنین شکست دیگر در شورش بارکخبا*[8] در سال ۱۳۵ میلادی که به پراکنده شدن یهودیان در دیگر نقاط امپراتوری منجر شد، بازگشت یهودیان به سرزمین مادری پس از حدود ۲۰۰۰ سال، همواره دغدغهٴ یهودیان سراسر دنیا[نیازمند منبع] بوده‌است. به علت نتایج مصیبت بار این شورش‌ها، چنین جنبش‌های مردمی که برای بازپس گیری حاکمیت ملی و بر اساس تأثرات دینی[نیازمند منبع] به وجود آمده بودند، به جنبش‌هایی تبدیل شدند که در آنها توکل به مشیت الهی، با این فرض که خواست خدا بر این است که این سرزمین در نهایت به قوم برگزیده یهود برسد، جایگزین عناصر انسانی «رستگاری توسط مسیح» شده‌است. با وجود اینکه قومی‌گرایی یهودی در دوران باستان بیشتر جنبهٴ مذهبی داشته‌است، با این حال مطرح شدن دوبارهٴ بازگشت به سرزمین مادری در بین یهودیان را باید مدیون برپایی ایدئولوژیکی و سیاسی صهیونیسم دانست. با این حال یهودیان حتی بعد از شورش «بارکخبا» نیز در اقلیت‌های کوچکی به طور مستمر در سرزمین اسرائیل و فلسطین کنونی زندگی می‌کرده‌اند و برای این حضور مدارک تاریخی زیادی وجود دارد. به عنوان مثال، تلمود اورشلیم در قرن‌های پس از این شورش تالیف شده‌است. ابداع کنندهٴ «علامات مصوت‌های عبری» نیز در قرن پنجم، در یکی از اجتماعات یهودی فلسطین زندگی می‌کرده‌است.

پراکندگی آرام و تدریجی حضور یهودیان در فلسطین به علل مختلفی روی داد. از جمله شکست در شورش بارکخبا توسط آدریان (امپراتور وقت روم)، فتح فلسطین در سال ۶۰۰ میلادی توسط اعراب، جنگهای صلیبی در قرن ۱۱ و بعد از آن، و همچنین بی کفایتی امپراتوری عثمانی از قرن ۱۵ به بعد، که به واسطهٴ آن، زمین، به شدت حاصلخیزی خود را از دست داد و اقتصاد به معنای واقعی صفر شد.

صهیونیسم اولیه :
پس از رنسانس فرهنگی یهودیان در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی که هاسکالا نامیده می‌شود، و در پی انقلاب فرانسه و گسترش عقاید لیبرال میان عده‌ای از یهودیان تازه از سلطه خارج شده، برای اولین بار طبقه‌ای از یهودیان سکولار به وجود آمد که دارای عقاید متداولی چون عقل گرایی، رمانتیسیم و از همه مهم تر ملی گرایی بودند. یهودیانی که یهودیگری را حداقل به معنای سنتی آن کنار گذاشته بودند، هویت جدیدی به عنوان یک ملت و بر اساس مصداق اروپایی آن برای یهودیان تشیکل دادند. الهام بخش آنها در این فعالیت، فعالیت‌های ملی دیگر کشورها، از قبیل یگانگی آلمانی‌ها و ایتالیایی‌ها، و همچنین استقلال مجارستان و لهستان بود. آنها از خود می‌پرسیدند[در کجا؟] که اگر ایتالیایی‌ها مستحق داشتن سرزمین مادری و میهن هستند، چرا یهودیان نباشند؟ پیش روی جدید در جنبش صهیونیسم در سالهای ۱۸۰۰، با تلاش نمایشنامه نویس، روزنامه‌نگار و دیپلمات متولد امریکا، مردخای مانوئل نوح*[19] در سال ۱۸۲۰ ایجاد شد که در برقراری موطنی در گراند آیلند نیویورک*[20] برای یهودیان کوشید.